اولین تولد رنگین کمون زندگیم
سلام دختر قشنگم دلم تنگ شده بود برات بنویسم. غیبتم یکم طولانی شد ولی همش درگیر خودت بودم نفس. واسه تولدت سرم حسابی شلوغ بود. خوب خانوم خانوما یک ساله شدی عسل مامان؟؟؟ این اولین سال عمرت بود که گذشت سالی که برای تو خاطره ای ازش تو ذهنت نمیمونه ولی برای من و بابایی یه دنیا خاطره ی شیرین به جا گذاشت که لبخند بنشونه رو لبامون... یکسال از اومدنت تو زندگی مامان و بابا میگذره و من خوشحالم و میبالم به داشتنت میبالم به زندگیم با وجود فرشته ای مثل تو. تو قشنگترین و موندنی ترینو بهترین تصمیمی بودی که تا دنیا دنیاست از گرفتنش احساس شعف و شادی میکنم با تمام وجودم برات آرزوی بهترینارو دارم بهترینایی که تو دوسشون داری ...