آیلینآیلین، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره

گل همیشه بهارم آیلین

دندانپزشکی

     این اولین باری بود که آیلین خانوم ما دندونپزشکی رو تجربه کرد     دندونای جلوت زرد شده بود و با مسواک زدن نمیشد کنترلش کرد   توهم که همکاری نمیکنی واسه مسواک زدن   شکلات و اینام که گیرت بیاد رو هوا میزنی   منم که اصلا دوست نداشتم تا هفت سالگی دندونات سیاه بشه مجبور شدم ببرمت دکتر   آقای دکترم گفت باید بیاد تا بیشتر نشده براش درست کنم   خلاصه دیروز 6 صبح با بابا حسام بردیمت و دندونای خرابتو درست کردن   تاشب خیلی بیحال بودیو اذیت کردی و غر زدی   ولی خداروشکر امروز ازصبح هیچ مشکلی نداشتی  ...
7 آبان 1393

آیلین منم دیگه گوشواره میندازه

    بله بالاخره مامان راضی شد و دلش اومد گوشای آیلین جیگرمو سوراخ کنه   آخه چند روز پیش خاله سمیه گوشای آنیسارو سوراخ کرد   و منم دیگه هوس کردم دختر خوشگلم گوشواره بندازه.   هفته پیش با خاله زهره رفتیم گوشاتو سوراخ کردیم    بگذریم ازینکه چقد گریه کردی و اشک منم در آوردی   وقتی تموم شد اومدیم بیرون با سوز میگفتی بابا باباااا باااابا   ولی خدارو شکر زود با یه نوشابه یادت رفت   این عکسو وقتی برگشتیم خونه خاله زهره ازت گرفتم             فرداشم که اومدیم خو...
29 شهريور 1393

یه جمعه با دخترخاله ها

  دیروز خاله نرگس ناهار درست کرده بود و همگی رفتیم پارک   ماهم با اینکه سرماخورده بودیم دلمون نیومد نریم   به شما و دخترخاله ها خیلی خوش گذشت و حسابی بازی کردین   اینم چندتا عکس از آیلین خانوم و دخترخاله هاش                   ...
15 شهريور 1393

دختر خوشگلم مایو خریده

  بله این اولین مایوی زندگیته مامان جونم   وقتی هفته پیش از استخر برات خریدم دیگه درش نیاوردی و تا خونه با مایو اومدی    فکر میکردی لباس جدید برات خریدم دیگه   امروز با مامان جون واسه اولین بار بردیمت استخر   اولش خیلی میترسیدی و حتی تو استخر کودک از بغل من نمیومدی پایین   ولی کم کم که بچه هارو دیدی وپاتو گداشتم دیدی به زمین میرسه ترست ریخت   خیلی خیلی بهت خوش گذشت و اصلا دوست نداشتی بیای بیرون   اینم عکس با مایو آیلین خانوم                  ...
7 شهريور 1393

خونه دایی رامین

  سلام دختر بلای مامان   دیروز برای اولین بار با همه ی خاله ها و دختر خاله ها رفتیم خونه جدید دایی رامین   خیلی خوش گذشت ولی انقد شما چهارتا دختر شیطون وبلا شدین که یکم سرسام آورم بود   تو و مرسانا هم که سردسته بلاها بودین و بالای میز دایی رامین کلی برنامه اجرا کردین و رقصیدین   مامانم هر ژستی واسه عکس میداد میگرفتین                           جیگرای منید دیگه قربون شکلتون برم من        ...
25 مرداد 1393

من و دوستم مهرسا

  بله مهرسا کوچولو دختر دوست بابا حسامه و یکی از دوستای صمیمی شماست   که خیلی دوسش داری و   اگه یه سالم نبینیش تا عکسشو ببینی میگی مرسا مرسا   این پنج شنبه و جمعه اومده بودن خونمون و باهم رفتیم فشم و   به شما کوچولوها خیلی خیلی خوش گدشت                           دوست دارم مهربون مامان میمیرم برات خانوم من...         ...
8 تير 1393

الا فدات بشم من

  خودم فدات بشم من که با این سن کمت انقد دختر مهربون و با محبتی هستی   ازمن یاد گرفتی جدیدا قربون صدقه میری مخصوصا عکسای مرسانارو که میبینی    یا وقتی میخوای خودشیرینی کنی و چیزی از آدم بخوای   انقد خوشگل میگی مامان الا فدات بشم من یا دربونت برم من..   میخوام بگیرم بخورمت دلم ضف میره انقد خوشگل میگی   عاشق دختر خاله هایی   از همه بیشترم مرسانا که با اسکایپ باهم حرف میزنین و چه عشقی میکنین   خوش به حالتون والا ما همسن شما بودیم خاک بازی میکردیم مادر.     پیشرفت تکنولوژیه دیگه   خلاصه تا لپ...
3 تير 1393

اینجانب خریفه

دست شما درد نکنه خانوم خانوما    بله اسم من بیچاررو خریفه صدا میکنی   ما نخوایم شما اسم مارو یاد بگیری باید کیو ببینیم؟؟؟   هرچی بهت میگم مامان جان ظظظظظریفه باز دودیقه بعد میگی خریفه   دوباره میگم بده بگو مامان اسم صدا نکن دوباره یه ساعت بعد میگی مامان خریفه..   گفتم جزو شیرین زبونیاتون اینجا تعریف کنم بعدا بخونی یکم به من خریفه بخندی     ...
3 تير 1393