روز پدر
امروز روز پدر و مرد بود و شما بی خبر عشق کوچولوی من..
عمه آرزو مهمون داشت و آزاده اینا خونشون بودن. ظهر ناهار همگی رفتیم بیرون مامان جون و عمو حامدم بودن.
خیلی خوش گذشت به شماهم همینطور دیگه این روزا چی بهتر از ددره واست.
عصر برگشتیم و مامانی کادوهای بابا حسامو داد و بابایی هم کلی خوشحال شد.
شماهم که سلامتیت خودش کادوئه نفس.
به زودی توهم بزرگ میشی با من همفکری میکنی مامان تو اینو بخر واسه بابا من اینو بخرم...
این عکس شما و ملیکا جان که این دوروزه حسابی باهم بازی کردین
اینم عکس بابا حسام خوشحال و یه زنبیل کادو
راستی توی راه تو ماشین متوجه شدم دندون نهمت هم همراه با هشتم که چند روزیه نیش زده داره در میاد. مبارکت باشه گل مامانی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی