نوروز 95
پنجمین بهار زندگی دختر خوشگلمم اومد
تحویل سال خونمون بودیم و دایی علی هم خونمون بود
و بعدش مثل هرسال رفتیم خونه ی مامان جون
عمو سعید و عمه آرزو برات یه صندلی بادی غورباقه خریده بودن
ماهم به دخترعمه رونیا لباس کادو دادیم با نقاشی خوششگل آیلین خانوم
روز چهارم عید با خاله سمیه اینا رفتیم دشت مغان
که عروسی دختردایی مامان بود و به شمام خیلی خوش گذشت
و سیزده به درم با مامان جون و خاله نرگسینا و دایی علی بودیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی