روز مادر
امشب مامان بودن یه مزه ی دیگه ای داشت.
چرا؟ آخه نمیدونی چی شده که.
امشب از دستای کوچولوی آیلینم هدیه گرفتم دنیا برام بهشت شد. مامان قربون اون دستای تپلیت بشه.
میدونم تو هنوز انقد کوچولویی که حتی نمیدونی مادر یعنی چی چه برسه به روز مادر.
ولی انگار کار خدا بود که عمو حمزه این گلو بزاره تودستت و بیاره جلوی من بگه مامانم روزت مبارک.
نمیدونی چقد به دلم نشست مامان.
یه دنیا دوست دارم آیلینم امیدم...
زندگیم هزار بار فدای یه لحظه خندیدنت.
دخترم
دستان کوچکت را میبوسم
مداد آبیت را بردار
چشمانم را کمی بارانی تر بکش
می خواهم تورا بگریم
آنقدر که از تو رودخانه ای
تا خود جاری سازم
دخترم
سرخترین مدادت را بردار
و بکش سرخ ترین
سیب های خنده ات را
سبد سبد
بیانداز در حوضچه قلبت
تا با ماهیان سرخ پیراهنت همبازی شوند
دخترم
من عبوری ساده ام
وتو آیینه!
من خواهم گذشت
و در تو تنها از من تصویری گنگ خواهد ماند..
ای ماندنی ترینم دوستت دارم...