آیلین منم دیگه گوشواره میندازه
بله بالاخره مامان راضی شد و دلش اومد گوشای آیلین جیگرمو سوراخ کنه
آخه چند روز پیش خاله سمیه گوشای آنیسارو سوراخ کرد
و منم دیگه هوس کردم دختر خوشگلم گوشواره بندازه.
هفته پیش با خاله زهره رفتیم گوشاتو سوراخ کردیم
بگذریم ازینکه چقد گریه کردی و اشک منم در آوردی
وقتی تموم شد اومدیم بیرون با سوز میگفتی بابا باباااا باااابا
ولی خدارو شکر زود با یه نوشابه یادت رفت
این عکسو وقتی برگشتیم خونه خاله زهره ازت گرفتم
فرداشم که اومدیم خونه بابایی خواب بود و روی میز برات کادو گذاشته بود
یه جفت گوشواره ی خوشگل و یه تخته وایت برد
که من خییلی ذوق زده شدم چون خبر نداشتم
دیروزم خونه مامان جون گوشواره هایی که خاله زهره موقع تولدت خریده بود گوشت کردیم
بازم خیلی اذیت شدی و گریه کردی ولی عوضش ناز شدیا
جیگر منی مبارکت باشه عشقم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی