آیلینآیلین، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

گل همیشه بهارم آیلین

خونه دایی رامین

  سلام دختر بلای مامان   دیروز برای اولین بار با همه ی خاله ها و دختر خاله ها رفتیم خونه جدید دایی رامین   خیلی خوش گذشت ولی انقد شما چهارتا دختر شیطون وبلا شدین که یکم سرسام آورم بود   تو و مرسانا هم که سردسته بلاها بودین و بالای میز دایی رامین کلی برنامه اجرا کردین و رقصیدین   مامانم هر ژستی واسه عکس میداد میگرفتین                           جیگرای منید دیگه قربون شکلتون برم من        ...
25 مرداد 1393

من و دوستم مهرسا

  بله مهرسا کوچولو دختر دوست بابا حسامه و یکی از دوستای صمیمی شماست   که خیلی دوسش داری و   اگه یه سالم نبینیش تا عکسشو ببینی میگی مرسا مرسا   این پنج شنبه و جمعه اومده بودن خونمون و باهم رفتیم فشم و   به شما کوچولوها خیلی خیلی خوش گدشت                           دوست دارم مهربون مامان میمیرم برات خانوم من...         ...
8 تير 1393

سفر شمال

  اینبار که رفتیم شمال بیشتر بهت خوش گذشت و دریارو میشناختی   همینم کار دستمون داد و روز اول لب آب با بابا حسام وایساده بودی   که یه موج زد به پات و توهم افتادی زمین و رفتی زیر آب   هم خودت خیلی ترسیدی هم ما ولی روزای بعد برات سطل بازی خریدمو   تو ساحل شن بازی میکردی                           ...
3 تير 1393

الا فدات بشم من

  خودم فدات بشم من که با این سن کمت انقد دختر مهربون و با محبتی هستی   ازمن یاد گرفتی جدیدا قربون صدقه میری مخصوصا عکسای مرسانارو که میبینی    یا وقتی میخوای خودشیرینی کنی و چیزی از آدم بخوای   انقد خوشگل میگی مامان الا فدات بشم من یا دربونت برم من..   میخوام بگیرم بخورمت دلم ضف میره انقد خوشگل میگی   عاشق دختر خاله هایی   از همه بیشترم مرسانا که با اسکایپ باهم حرف میزنین و چه عشقی میکنین   خوش به حالتون والا ما همسن شما بودیم خاک بازی میکردیم مادر.     پیشرفت تکنولوژیه دیگه   خلاصه تا لپ...
3 تير 1393

اینجانب خریفه

دست شما درد نکنه خانوم خانوما    بله اسم من بیچاررو خریفه صدا میکنی   ما نخوایم شما اسم مارو یاد بگیری باید کیو ببینیم؟؟؟   هرچی بهت میگم مامان جان ظظظظظریفه باز دودیقه بعد میگی خریفه   دوباره میگم بده بگو مامان اسم صدا نکن دوباره یه ساعت بعد میگی مامان خریفه..   گفتم جزو شیرین زبونیاتون اینجا تعریف کنم بعدا بخونی یکم به من خریفه بخندی     ...
3 تير 1393

روز پدر

  سلام دختر خوشگل مامان   امروز روز پدر بود   بابایی طبق معمول پای لپ تاپش کار میکرد که کادوشو براش آوردیم   بیشتر از اون تو ذوق کرده بودی و کلی با بابایی عکس انداختی اینم یکبش      عصری هم با خاله سمیه و عمو محمد رفتیم سر خاک آقاجون   اونجا مثل خانومای بزرگ و عاقل سر خاک آقاجون آب میریختی و انگشتتو مثل ما روی قبر میزاشتی مثلا فاتحه بخونی   شیرین خانوم منی دیگه آدم قبرستونم میره از دست تو میخنده                 ...
23 ارديبهشت 1393

نوروز 93

  سلام به دختر خوشگلم به همه دوستای خوبمون یه سلام با تاخیری بی سابقه   سال جدیدو تو خونه ی جدیدمون شروع کردیم   قبل از عید بود که جابه جا شدیم منم هم سرگرم اسباب کشی بودم هم اینترنت نداشتم   دختر عزیز مامان انقد بزرگ شدی و حرف میزنی که دیگه نمیشه برات فرهنگ لغات نوشت   اینم چندتا از عکسای عید امسال   این تاپ خوشگلم عیدی مامان جون به آیلین خانوم بود..           اینم عشق من و دختر خاله مرساناش که دیگه رفیق شیش شدن   و باهم دیگه تلفنی هم حرف میزنن!     &n...
16 ارديبهشت 1393

منم دوست دارم عشقم

  امروز برای اولین بار بدون اینکه بهت بگم یهو تو بغلم با اون لهن خوشگلت گفتی دوست دیرم   وای خدا دلم هری ریخت انقد احساساتی شدم و شک زده که دیدم همینجوری اشکام داره میاد   هیچ وقت اولین دوست دارم عزیزترینمو فراموش نمیکنم که خالصانه ترین دوست دارم دنیا بود   خدامو برای داشتنت خیلی شکر میکنم آیلینم   دیگه خدا چی به من میتونست بده خواستنی تر و قشنگ تر از تو   تو خود خوشبختی و سعادتی   منم دوست دارم روح من...     ...
10 بهمن 1392

تولد دوسالگی توت فرنگی مامان

  دوساله شدنت مبارک عزیز مامان.   ایشالله سالهای سال شاهد بزرگ شدن و خانوم شدن و خوشبختیت باشم عشق مامان.   امسال تولدت یکم خلوت تر برگزار شد و خانوادگی بود.   ولی تو خیلی خوشحال تر بودی و بیشتر میفهمیدی.   وایساده بودی وسط مجلس و با ذوق همرو نگاه میکردی دست میزدی   خونه رو که تزیین کردم هرکس میومد با ذوق تزییناتو با دست نشون میدادی بلند میگفتی اووووووووو   شمع تولدتم خودت فوت کردی چون از چند روز قبل با مامانی تمرین شمع فوت کردن میکردی.   مامان جون و عمو و عمه برات یه دوچرخه خوشگل خریده بودن که خودت کادوشو بازکردی   وقتی سوارش شدی تا یه ساعت پایین...
2 بهمن 1392